فیلم هفته (نقد)

ساخت وبلاگ
وینفرد کنرادی (پیتر سیمونیشک) و دخترش اینس (ساندرا هولر) بسیار متفاوت هستند. برای اینس، نکته اصلی در زندگی کار است، او کاملا از زندگی جدا شده و با هدف توسعه شغلی زندگی می کند. پدری که ذاتاً و حرفه ای بازیگر است، نمی فهمد که چگونه می توانی زندگی خود را اینگونه سپری کنی. او دخترش را در بخارست ملاقات می کند، جایی که او در حال کار بر روی پروژه دیگری است و خود را مشاور و مربی تجاری" تونی اردمان " معرفی می کند. روابط مبهم بین پدر و دختر حتی تیره تر می شود......کارگردان مارن آد، وینفرد کنرادی را در مرکز تصویر خود قرار داده است - مرد ساده ای که سال ها را به تنهایی زندگی می کند، گاهی اوقات به دیدن مادر پیر خود می رود و از سگ پیر خود ویلی مراقبت می کند، گویی به ما نشان می دهد که این فیلم درباره ما است، در مورد زندگی معمولی. افرادی که گاهی در سراسر جهان نابینا هستند و به دنبال چیزی دست نیافتنی می باشند. اینس کنرادی هم همینطور... فقط پدر به من یادآوری می کند که نباید فراموش کنیم که زندگی کنیم، برای خودمان، نه برای رئیس و کارگردان. برای اینس، هیچ لذتی در زندگی وجود ندارد و او خودش در این امر مقصر است. حتی نیازی، مانند رابطه جنسی، باعث لذت او نمی شود. شما باید به همه لبخند بزنید، باید با یک همکار رابطه برقرار کنید، باید با رئیس موافق باشید، باید، باید، باید ... با آمدن پدرش در زندگی، او اول اذیت می شود، اما بعد، به قولی، چشمانش را به روی چیزها باز می کند.........«تونی اردمن» یک فیلم تراژیک‌ فوق‌العاده درباره گذرا بودن زندگی انسان، درباره نیاز به زندگی واقعی است. اهداف را باید به دست آورد، اما زندگی را فراموش نکرد و از آن لذت برد. موضوعی که در دنیای مدرن بسیار رایج است، اما در سینما بسیار ک فیلم هفته (نقد)...
ما را در سایت فیلم هفته (نقد) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ffilmhafteh0 بازدید : 135 تاريخ : پنجشنبه 15 دی 1401 ساعت: 16:44

نویسنده : amazonلوکینو ویسکونتی کارگردان با استعداد ایتالیایی زمانی درباره فیلمش گفت که آن را برای نسل‌های جدیدی می‌گیرد، کسانی که فاشیسم را نمی‌دانند، آن‌ها را ندیده‌اند، کسانی که خوش شانس بودند که با آن روبرو نشدند. این درام نظامی " مرگ خدایان " او را می توان به جرات یک فیلم کالت نامید. فیلم بسیار قوی، قدرتمند، واقعی است که حقیقت آن دوران وحشتناک را نشان می دهد. این داستان جوهر فاشیسم و ​​تأثیر آن بر مردم ساکن در آن را نشان می دهد.1933 آلمان خانواده‌ای ثروتمند را می‌بینیم که از جنگ آینده سود می‌بردند و در پول غوطه می‌خورند. کارخانه های آنها رونق گرفته، اما وقتی سرپرست خانواده متوجه شد که او باید بازنشسته شود، وراث که برای ثروت و قدرت آماده بودند گلوی یکدیگر را پاره کنند و آماده بودند تا برای دریافت ارث دست به هر کاری بزنند. پیش روی ما داستان غم انگیز و تکان دهنده ای از مردمی است که از درون توسط شر و خشم بلعیده شدند، زیرا آنها کاملاً تسلیم نیمه تاریک نازیسم شدند ...این فیلم مانند چیزی ترسناک و پیچیده است ، سرد و تکان دهنده ، خزنده و خونریزی دهنده . این فیلم مرا ترساند. هرج و مرج و وحشت به ارمغان می آورد که هرگز نباید بازگردد. چقدر آدم های خوب مردند. کارگردان در فیلمش صادق است و نشان می دهد که همه چیز چگونه است. بیهوده فیلم او نامزد اسکار نشد.می خواهم بگویم این فیلم عمیق تر و هوشمندانه تر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر می رسد. این یک حقیقت وحشتناک را به همراه دارد و کارگردان موفق شد آنچه را که در نظر داشت به نمایشگر منتقل کند. این فیلم او مانند یک سیلی است، چیزی وحشتناک و ترسناک.فیلم برای بینندگان متفکر است و همه قدر آن را نمی دانند.علاوه بر کارگردانی شیک، به انتخاب در فیلم هفته (نقد)...
ما را در سایت فیلم هفته (نقد) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ffilmhafteh0 بازدید : 185 تاريخ : پنجشنبه 15 دی 1401 ساعت: 16:44

او برای گناهان ما مردامروزه سرزنش کلیسا به طور کلی مد شده است. بسیاری از مردم در مورد توهین، طمع و فسق کشیشان، در مورد کلاهبرداری مالی آنها، و حتی، مانند مورد کلیسای کاتولیک، درباره پدوفیلیا در میان آنها شنیده اند. با این حال، تعداد کمی از متهمان به این واقعیت فکر می کنند که کشیش ها، خواه واقعاً بندگان خدا باشند یا نباشند، مانند نمایندگان هر نهاد اجتماعی نیز مردمی هستند و بنابراین، فحشایی که در کلیساها اتفاق می افتد فقط بازتابی از تباهی جامعه ما است.فیلم کالواری جان مایکل مک دونا دقیقاً چنین موقعیتی را به تصویر می کشد. شخصیت اصلی، پدر جیمز، با بازی برندان گلیسون، یکی از بازیگران مورد علاقه من، یک کشیش واقعا خوب و شایسته است، اما افراد کمی مانند او هستند. پدر جیمز را نمی توان یک قدیس یا حتی یک مرد 100٪ عادل نامید - او فقط یک فرد مهربان و باهوش است ، اما در پس زمینه خشم و تباهی تقریباً جهانی ساکنان یک شهر کوچک ایرلندی ، حتی مهربانی او به نظر نمی رسد. چیزی غیر عادی با این حال، فسق اهل محله پدر جیمز به هیچ وجه مطلق نیست (به جز، شاید یک دیوانه قاتل در حال گذراندن حبس ابد)، آنها در واقع همان افرادی هستند که هر یک از ما هستند و در این افراد همه می توانند خودشان را تشخیص دهند.در نزدیک شدن به مرگ ، جیمز لاول با فروتنی روبرو می شود. هفت روز برای او زمان وداع با دنیای اطرافش می شود. پدر جیمز از هر چیزی که برایش عزیز است جدا شد، چه به طرز غم انگیزی و چه با درد در قلبش - مانند یک کلیسای سوخته یا یک سگ محبوب، یا با صلح و آرامش با دخترش، با این حال کمتر به یکدیگر نزدیک می شوند. شاید برندان گلیسون واقعاً بتواند برای چنیننقشی ستایش شود ! او فقط نقش پدر جیمز را بازی نکرد - او این نقش را زندگی فیلم هفته (نقد)...
ما را در سایت فیلم هفته (نقد) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ffilmhafteh0 بازدید : 101 تاريخ : پنجشنبه 15 دی 1401 ساعت: 16:44